با پرسش های شفاهی پای تخته معلم از دانش آموزان ، چه هدفی دنبال می شود؟
هدف واقعی از پرسش کلاسی معلمان چیست؟
باید گفت در صدها صفحه هم نمی توان به تمام ابعاد پرسش پای تخته پرداخت . خیلی از معلمان طبق عادت و براساس مشاهدات دوران دانش آموزی خود و یا براثر فشار مدرسه یا بازرسان ، خود را موظف می دانند هر جلسه یا چند جلسه یکبار از تعدادی از دانش آموزان به رسم قدیم ، چند پرسش شفاهی در پای تخته از دانش آموزان مطرح و نمراتی را از صفر تا بیست بدان اختصاص دهند . با درج این مطلب هیچگاه نمی خواهیم وانمود کنیم که پرسش شفاهی دارای خاصیت نیست و باید حذف شود اما سئوال این است که چه میزان از امتحانات پایان ترم یا پایان سال را پرسش های شفاهی تشکیل می دهد ؟ مرسوم است که امتحان خرداد برای دروس مختلف به صورت کتبی و از تمام کتاب برگزار می شود و ملاک ارتقاء به پایه بالاتر را همین نمرات مشخص می کند ، آیا واقعا" پرسش شفاهی در پایان ترم برای خیلی از دروس مانند ریاضی ، علوم ، دینی ، تاریخ و غیره از نمره 20 ورقه ، سهمی دارد ؟( سوای سهم نمرات ارزشیابی مستمر کلاسی)
در هنگام پرسش شفاهی در کلاس ، باید تمام دانش آموزان در جای خود ساکت نشسته و منتظر خواندن اسم خود باشند تا پای تخته بروند و بعضی وقت مقدار زیادی از وقت کلاس را به خود اختصاص میدهد ، در این میان کسل و بی حوصله شدن دانش آموزان در اثر سکوت مطلق جای تعمق دارد و مقدار زیادی از انرژی معلم را تاپایان وقت کلاس خواهد گرفت .بعضی از معلمان ابتدا درس جدید را تدریس و سپس در پایان وقت نسبت به پرسش از دانش آموزان از دروس جلسه قبل ، اقدام مینمایند ، که بدیهی است حواس خیلی از شاگردان صرفا" به اضطراب پرسش پای تخته ، معطوف شده و حتی توجهی به تدریس نخواهند داشت ...
برخی از مسئولان مدارس به تبعیت از توجه بازرسان یا والدین به درج تعداد نمرات بیشتر در دفتر نمره ، معلمان را تحت فشار گذاشته تا دفعات پرسش را بیشتر کرده و حتی برای آن امتیازی قائل خواهند شد غافل از اینکه متاسفانه اهداف هر نوع ارزشیابی را به فراموشی سپرده اند . یکی از اهداف ارزشیابی از دانش آموازان در واقع ، ارزشیابی از روش کار معلم و میزان آموخته های دانش آموزان است اینکه معلم پی ببرد آیا دانش آموزان واقعا" درس را یاد گرفته یا برای غلبه بر ترس ناشی از نمرات پایین فقط به حفظ درس پرداخته اند ؟چرا خیلی از پرسشها را نمی توانند جواب دهند ، اشکال از نحوه تدریس معلم است یا عدم آمادگی آنان؟ نهایتا" حتی اگر برای ترس ، به حفظ طوطی وار مطالب بپردازند در این صورت ، پرسش شفاهی یک کار بیهوده و عامل خستگی دانش آموزان و مخصوصا" معلم در کلاس می باشد ...
با وجود تهیه دفاتر نمره جدید در دوره راهنمایی ملاک های ارزشیابی تغییراتی داشته است و پرسش شفاهی فقط بخشی از نمره محسوب می شود نه تمام آن و بدان به عنوان تنها عامل پیشرفت و تلاش دانش آموز توجه نمی شود . به هر حال هر معلم باتجربه ای آگاه است که صرف پرسیدن 3 سئوال (حدود 7 نمره ای) ، نمی تواند شاخص مناسبی برای نمره گذاری و پیشرفت دانش آموز باشد ، از طرفی ، برگزاری هر جلسه امتحان کتبی و استاندارد 20 نمره ای برای معلم ، مدرسه و دانش آموز مقدور نیست و در آن حال در هر روز باید شاهد برگزاری دو یا سه امتحان باشیم که محیط مدرسه را به فضایی پر استرس ، کسل کننده و غیر قابل تحمل مبدل خواهد کرد .پس نحوه ارزشیابی باید چگونه باشد که هم معلم خسته نشود و هم دانش آموز از کلاس لذت برده و احساس شادمانی و سیراب شدن بابت تشنگی آموختن ، نماید ؟
مشکل دیگر این است که برخی اوقات مخصوصا" دردوره های راهنمایی و دبیرستان در یک روز به صورت اتفاقی 2 یا 3 امتحان کتبی یا پرسش شفاهی توسط دبیران از دانش آموزان کلاس به عمل می آید و در این حال معمولا" با مقاومت ، اعتراض و عدم آمادگی دانش آموز، درگیری های احتمالی ، ثبت نمرات منفی یا پایین و غیره رو برو می شویم که مجموع این موارد منفی ، اصطکاک فکری و خستگی معلم را به دنبال خواهد داشت .
حتی تعدادی از معلمان به اشتباه ، برای اینکه همگی دانش آموزان آمادگی داشته باشند به صورت غیر منتظره از کل کتاب پرسش شفاهی به عمل می آورند و حتی در جلسه قبل نه صفحات را مشخص کرده و نه دانش آموزان را ! و گاهی برای اینکه به دانش آموزان بفهمانند که " کسی نمی تواند دست مرا بخواند" ، به طور متوالی از یک دانش آموز 3 جلسه پشت سرهم پرسش می کنند و از دانش آموز دیگر در 6 جلسه هم حتی یکبار نپرسیده اند ! و در موجه جلوه دادن کار خود می گویند : دانش آموز باید همیشه آماده باشد ! یا مرور کتاب خیلی مهم است و هر جلسه حجم زیادی از کتاب را پرسش شفاهی در نظر می گیرند !
از موارد بالا گذاشته ، برخی معلمان یک کار نامناسب را نیز در کلاس مرتکب می شوند ، برای اینکه دانش آموز را وادار به آمادگی یا حفظ مطلب نمایند ، تذکر می دهند که در جلسه آینده از دانش آموزان درس می پرسند ولی با آمدن به کلاس به بهانه تدریس ، از برنامه خود صرف نظر میکنند و جلسه بعد به بهانه آماده نبودن دانش آموزان ، به جلسه آتی موکول می نمایند و در طول ترم چندین بار زیر قول خود زده و همیشه یک حالت آماده باش غیر ضروری و اجباری را در آنها ایجاد کرده و به تدریج اعتراض دانش آموزان را به دنبال دارد اینکه : ما درس را حاضر کرده بودیم چرا درس نپرسید ؟ مگر نگفته کسانی که امروز درس را بلد نباشند به دفتر مدرسه می روند !؟ و یا در جلسات دیگر با خواهش یکی دونفر که درس را نخوانده اند برنامه پرسش را کنسل خواهد کرد و ...
مجموع موارد بالا معمولا" سهم زیادی در درگیری های کلاسی خواهد داشت و اعتراضاتی را برعلیه معلم به دنبال دارد و البته برخی از معلمان با اعمال زور یا ارعاب به وسیله نمره و دفتر مدرسه یا احضار والدین ، دانش آموزان را مجبور به پذیرش کار خود می کنند و تمام این موارد به یک نقطه ختم خواهد شد : "حفظ طوطی وار مطالب کتاب توسط دانش آموزان با بی میلی و عصبانیت !"
حال این سوالات مطرح است که ؛
1- پرسش شفاهی چه میزان از اثر بخشی معلمان ، مدرسه ، برنامه درسی و غیره را نشان خواهد داد ؟
2- معلم با انجام مکرر پرسش شفاهی از دانش آموزان آیا به تحقق اهداف مختلف خود ، برنامه ، کتب درسی و غیره پی خواهد برد ؟
3- آیا راهی وجود دارد تا هم پرسش های کلاسی را برگزار کرد و هم از انواع مشکلات فوق ، کاست؟
4- آیا پرسیدن 3 سئوال 7 نمره ای ، معیار دقیقی در ارزشیابی است ؟
5- آیا تمام موانع و اشکالات مختلف برای برگزاری پرسش شفاهی در کلاس ، رفع شده است ؟
6- چه راهی برای ارزشیابی مطلوب از آموخته های دانش آموزان وجود دارد که هم استرس های دانش آموزان در پای تخته به حداقل رسد و هم از جذابیت و نشاط کلاس کم نشود ؟
7- آیا واقعا" بازرسان آموزشی بر تعداد زیاد نمرات ثبت شده در دفاتر تاکید می نمایند؟ و آیا آنها واقفند که این نمرات از کجا و به چه روشی ثبت شده و آیا ملاک واقعی پیشرفت دانش آموز و اثر بخشی معلم است ؟
دوم اردیبهشت 1388حمید رضا ترکمندی